حضرت شیخ عبد الله بن عبد الرحمن جبرین (عضو هیئت علمای بزرگ کشور عربستان سعودی)، در بیانیه ای بر وجوب یاری رساندن به مسلمانان اهل سنت عراق در مقابل حملات شیعیان، تأکید نمود!
متن بیانیه: و بعد... اعمالی که رافضه (شیعیان) نسبت به اهل سنت عراق انجام میدهند، تماماً به اطلاع ما رسیده است: شیعیان غافلگیرانه بر اهل سنت حمله می برند و به طرز وحشتناکی آنها را می کشند! ملاحظه هیچ کسی را هم نمی کنند، نه کودک و نه زن، و نه پیر سالخورده، به قصد کشتن به آنان شلیک می کنند... آنان را درون خانه هایشان می سوزانند! و قبل از کشتن آنها را شکنجه می کنند...
یا گوشت اعضای بدنشان را تکه تکه می کنند!!! یا در یخچال قرار می دهند تا منجمد شوند و بمیرند، هر کس را که اسمش عمر باشد مورد تعقیب قرار می دهند. کودک پنج ساله ای را به خاطر اینکه اسمش «عایشه» بود کشتند! بر مساجد اهل سنت مسلّط شدند و مساجد را بر سر نمازگزاران خراب کردند... . خانه ها را بر سر صاحبانشان ویران می کنند یا می سوزانند. با مسیحیان، بر ضدّ اهل تسنن، در ورود به خانه ها و گرفتن وسایل دفاعی، حتی چاقوهای سبزی خرد کنی و... همکاری می کنند. سپس اندکی بعد به افراد ساکن در آن خانه ها حمله کرده و به طرز وحشتناکی آنها را می کشند. قصد شیعیان نابودی اهل سنّت عراق است تا زمانی که کسی از آنان باقی نماند (هر چند که مسلمان، و از عهد عمر بن الخطّاب و بعد از آن، از عهد عباسی، در عراق ساکن بوده باشند). آنان از زمانهای دور با ما دشمن بوده و هستند، آنان ورثه ابن العلقمی و نصیر الدین طوسی اند که قتل خلیفه عباسی را زیبا جلوه دادند و سپس وارد بغداد شدند و حدود یک ملیون تن از مردم آنجا را کشتند! به طوری که دجله و فرات به رنگ خون درآمد، قرآنها و کتابها را آتش زدند و در آب انداختند! اینها به دلیل کینه و خشم آنان نسبت به مسلمانانی است که شهادتین را گفته و نماز می خوانند و زکات می دهند و روزه و حج و جهاد به جا می آورند و گناهی جز رضایت دادن به خلفای راشدین ابوبکر و عمر و عثمان و معاویة بن ابی سفیان و جابر و انس و ابن عمر و ابو سعید و دیگر صحابه رضی الله عنهم ندارند. با این وجود بعضی ها فکر می کنند شیعیان مسلمان هستند؛ زیرا شهادتین را بر زبان جاری می کنند و نماز و روزه و حج و ... به جا می آورند ولیکن ما می گوییم آنها مشرک هستند: 1- به خاطر اینکه آنها صحابه نبی اکرم (ص) را تکفیر[1] می کنند. آنان معتقدند صحابه بعد از وفات پیامبر (ص) کافر و مرتد شدند؛ زیرا با خلافت علی رضی الله عنه، بیعت نکردند و وصیت پیامبر (به گمان خودشان) را کتمان کردند، به قول خودشان احکام و عباداتی که این صحابه نقل کرده اند قابل قبول نیست؛ زیرا مرتد و کافر شدند، با اینکه اصحاب، رضی الله عنهم کسانی بودند که با اهل ردّه جنگیدند. 2- آنها به أمّهات مؤمنین، عایشه و حفصه طعن و افترا می بندند و به عایشه ناسزا می گویند، در حالی که خدا در برائت او از گناه در قرآن آیه نازل کرده است. 3- آنان اهل سنّت را در هر زمان و مکان تکفیر می کنند!؟ چنانکه تألیفات و نوارهایشان این مطلب را تأیید می کند. بر آنها حکم می کنند که در آتش جهنّم جاودان خواهند بود و این عقیده راسخ ایشان است و روشنترین دلیل آن هم، اعمالشان در قبال اهل سنّت عراق و دوستی با مسیحیان برای قتل و نابودی اهل سنّت است! 4- افترا بستن به قرآن، از آنجا که در آن هیچ آیه ای نیافته اند که عقیده شان را بر غلوّ نسبت به علی و دو پسر و همسرش تأیید کند، صحابه را متهم می کنند که آنها آیات مربوط به فضائل علی و ذریّه او را مخفی و حذف کرده اند، شیخ آنان «طبرسی» کتابی به نام «فصل الخطاب فی اثبات تحریف کتاب ربّ الارباب» نوشته و در آن تا توانسته نقلهای دروغینی آورده، حال آنکه این شخص نزد آنان مقدّس و تألیفات وی از مهمترین کتابهایشان محسوب می شود. 5- آنها سنت صحیح نبوی را ردّ می کنند و کتابهای اهل سنّت مانند صحیحین، السنن، المسند که امّت اسلام آنها را پذیرفته، معتبر نمی دانند، هر چند صحیح ترین اسناد را در بر داشته باشد، با اینکه در این کتابها فضائل صحابه آمده و رجالی که سخنشان سند روایات اهل سنّت است و علمای بزرگ رحمهم الله این اسناد را تصحیح و تنقیح کرده اند. 6- غلوّ در مورد علیّ و حسن و حسین و فاطمه رضی الله عنها. آنها ایشان را با صفات غلوّ آمیز و ستایشگری وصف می کنند تا جایی که آنها را همراه با خدا عبادت کرده و خود را برای آنان خالص می کنند، در صورتی که خالص شدن فقط برای خداست. آنها را در شداید و سختی ها می خوانند و در فضائل ایشان دروغهایی می گویند در حالی که آنها نیازی به این چیزها ندارند، چیزهایی که حتّی اگر کسی که از کمترین حدّ عقل برخوردار باشد، تصدیق نمی کند و این دلیل ضعف عقلی آنان و تمسّک به اکاذیبی است که از علمای گمراه آموخته اند. 7- بدعتهای فراوان ایشان که دلالت بر ضعف عقلی آنان دلالت دارد، از مشهورترین این بدعتها مراسم های عزا و ماتم سالیانه به مناسبت عاشوراست، که در آن بر سینه و صورتشان می زنند، و با اسلحه(!) به خود ضربه وارد می کنند، تا خون جاری شود، و نوحه و زاری و فریاد می کنند. اینها دلالت بر سخیف بودن و سبک عقلی آنان دارد. عیدی دارند، که آن را «عید غدیر» می نامند، که نه نزد دوازده امام و نه غیر آنان اصل و منشأ ندارد، همینطور است دیگر بدعتها و اکاذیبشان. بر اساس آنچه ذکر کردیم ما باید از خدا خلاصی از اعمال شنیع آنان را بخواهیم! ما آزار و اذیت آنان نسبت به مسلمانان عراق و... را محکوم می کنیم، از اخبار بدست آمده! دشمنی رافضه نسبت به اهل سنت و جماعت در هر شهر و در هر زمان و مکان را در می یابیم و تمام مسلمانان را از فریب تبلیغات و ادّعاهای آنان بر حذر می داریم. آنها به زبان چیزی را می گویند که در دلهایشان نیست، آنها دشمن کینه توز ما هستند، بزرگترین دشمنانی که بر ضدّ مسلمانان مکر و حیله می بندند! پس باید از مکر آنان بر حذر بود، قطع رابطه با آنان و طرد و اخراجشان واجب است تا مسلمانان از شرّشان در امان بمانند. خدا ما را از مکر آنان دور نماید و نا امیدشان کند...
عبد الله بن عبد الرحمن الجبرین. 2/1/1428هجری
یا گوشت اعضای بدنشان را تکه تکه می کنند!!! یا در یخچال قرار می دهند تا منجمد شوند و بمیرند، هر کس را که اسمش عمر باشد مورد تعقیب قرار می دهند. کودک پنج ساله ای را به خاطر اینکه اسمش «عایشه» بود کشتند! بر مساجد اهل سنت مسلّط شدند و مساجد را بر سر نمازگزاران خراب کردند... . خانه ها را بر سر صاحبانشان ویران می کنند یا می سوزانند. با مسیحیان، بر ضدّ اهل تسنن، در ورود به خانه ها و گرفتن وسایل دفاعی، حتی چاقوهای سبزی خرد کنی و... همکاری می کنند. سپس اندکی بعد به افراد ساکن در آن خانه ها حمله کرده و به طرز وحشتناکی آنها را می کشند. قصد شیعیان نابودی اهل سنّت عراق است تا زمانی که کسی از آنان باقی نماند (هر چند که مسلمان، و از عهد عمر بن الخطّاب و بعد از آن، از عهد عباسی، در عراق ساکن بوده باشند). آنان از زمانهای دور با ما دشمن بوده و هستند، آنان ورثه ابن العلقمی و نصیر الدین طوسی اند که قتل خلیفه عباسی را زیبا جلوه دادند و سپس وارد بغداد شدند و حدود یک ملیون تن از مردم آنجا را کشتند! به طوری که دجله و فرات به رنگ خون درآمد، قرآنها و کتابها را آتش زدند و در آب انداختند! اینها به دلیل کینه و خشم آنان نسبت به مسلمانانی است که شهادتین را گفته و نماز می خوانند و زکات می دهند و روزه و حج و جهاد به جا می آورند و گناهی جز رضایت دادن به خلفای راشدین ابوبکر و عمر و عثمان و معاویة بن ابی سفیان و جابر و انس و ابن عمر و ابو سعید و دیگر صحابه رضی الله عنهم ندارند. با این وجود بعضی ها فکر می کنند شیعیان مسلمان هستند؛ زیرا شهادتین را بر زبان جاری می کنند و نماز و روزه و حج و ... به جا می آورند ولیکن ما می گوییم آنها مشرک هستند: 1- به خاطر اینکه آنها صحابه نبی اکرم (ص) را تکفیر[1] می کنند. آنان معتقدند صحابه بعد از وفات پیامبر (ص) کافر و مرتد شدند؛ زیرا با خلافت علی رضی الله عنه، بیعت نکردند و وصیت پیامبر (به گمان خودشان) را کتمان کردند، به قول خودشان احکام و عباداتی که این صحابه نقل کرده اند قابل قبول نیست؛ زیرا مرتد و کافر شدند، با اینکه اصحاب، رضی الله عنهم کسانی بودند که با اهل ردّه جنگیدند. 2- آنها به أمّهات مؤمنین، عایشه و حفصه طعن و افترا می بندند و به عایشه ناسزا می گویند، در حالی که خدا در برائت او از گناه در قرآن آیه نازل کرده است. 3- آنان اهل سنّت را در هر زمان و مکان تکفیر می کنند!؟ چنانکه تألیفات و نوارهایشان این مطلب را تأیید می کند. بر آنها حکم می کنند که در آتش جهنّم جاودان خواهند بود و این عقیده راسخ ایشان است و روشنترین دلیل آن هم، اعمالشان در قبال اهل سنّت عراق و دوستی با مسیحیان برای قتل و نابودی اهل سنّت است! 4- افترا بستن به قرآن، از آنجا که در آن هیچ آیه ای نیافته اند که عقیده شان را بر غلوّ نسبت به علی و دو پسر و همسرش تأیید کند، صحابه را متهم می کنند که آنها آیات مربوط به فضائل علی و ذریّه او را مخفی و حذف کرده اند، شیخ آنان «طبرسی» کتابی به نام «فصل الخطاب فی اثبات تحریف کتاب ربّ الارباب» نوشته و در آن تا توانسته نقلهای دروغینی آورده، حال آنکه این شخص نزد آنان مقدّس و تألیفات وی از مهمترین کتابهایشان محسوب می شود. 5- آنها سنت صحیح نبوی را ردّ می کنند و کتابهای اهل سنّت مانند صحیحین، السنن، المسند که امّت اسلام آنها را پذیرفته، معتبر نمی دانند، هر چند صحیح ترین اسناد را در بر داشته باشد، با اینکه در این کتابها فضائل صحابه آمده و رجالی که سخنشان سند روایات اهل سنّت است و علمای بزرگ رحمهم الله این اسناد را تصحیح و تنقیح کرده اند. 6- غلوّ در مورد علیّ و حسن و حسین و فاطمه رضی الله عنها. آنها ایشان را با صفات غلوّ آمیز و ستایشگری وصف می کنند تا جایی که آنها را همراه با خدا عبادت کرده و خود را برای آنان خالص می کنند، در صورتی که خالص شدن فقط برای خداست. آنها را در شداید و سختی ها می خوانند و در فضائل ایشان دروغهایی می گویند در حالی که آنها نیازی به این چیزها ندارند، چیزهایی که حتّی اگر کسی که از کمترین حدّ عقل برخوردار باشد، تصدیق نمی کند و این دلیل ضعف عقلی آنان و تمسّک به اکاذیبی است که از علمای گمراه آموخته اند. 7- بدعتهای فراوان ایشان که دلالت بر ضعف عقلی آنان دلالت دارد، از مشهورترین این بدعتها مراسم های عزا و ماتم سالیانه به مناسبت عاشوراست، که در آن بر سینه و صورتشان می زنند، و با اسلحه(!) به خود ضربه وارد می کنند، تا خون جاری شود، و نوحه و زاری و فریاد می کنند. اینها دلالت بر سخیف بودن و سبک عقلی آنان دارد. عیدی دارند، که آن را «عید غدیر» می نامند، که نه نزد دوازده امام و نه غیر آنان اصل و منشأ ندارد، همینطور است دیگر بدعتها و اکاذیبشان. بر اساس آنچه ذکر کردیم ما باید از خدا خلاصی از اعمال شنیع آنان را بخواهیم! ما آزار و اذیت آنان نسبت به مسلمانان عراق و... را محکوم می کنیم، از اخبار بدست آمده! دشمنی رافضه نسبت به اهل سنت و جماعت در هر شهر و در هر زمان و مکان را در می یابیم و تمام مسلمانان را از فریب تبلیغات و ادّعاهای آنان بر حذر می داریم. آنها به زبان چیزی را می گویند که در دلهایشان نیست، آنها دشمن کینه توز ما هستند، بزرگترین دشمنانی که بر ضدّ مسلمانان مکر و حیله می بندند! پس باید از مکر آنان بر حذر بود، قطع رابطه با آنان و طرد و اخراجشان واجب است تا مسلمانان از شرّشان در امان بمانند. خدا ما را از مکر آنان دور نماید و نا امیدشان کند...
عبد الله بن عبد الرحمن الجبرین. 2/1/1428هجری